اسود بن عبد یغوثاسودبنعبد یغوثبن عبدبنالحارث [۱]
المغازی، ج۱، ص۱۵۵.
ابن وهب، یکی از صحابه است که تعدادی از آیات قرآن درباره او نازل شده است.۱ - تیرهاسود از تیره بنیزهره [۳]
جامعالبیان، مج۸، ج۱۴، ص۹۴.
میباشد.۲ - زندگیوی از بزرگان قریش در جاهلیت بود و با توجه به اینکه عقبةبنابیمعیط و اسودبنالمطلب ، ندیمان وی بودهاند و مقداد را به فرزندی گرفته بود [۶]
المغازی، ج۱، ص۱۵۵.
میتوان پی برد که هنگام بعثت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بزرگسال بوده است. ۳ - از استهزا کنندگان پیامبراو یکی از ۴ یا ۵ نفری است که همواره پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را استهزا میکرد. [۱۰]
المعجم الکبیر، ج۲۵، ص۲۶۲.
به گفته بلاذری ، با دیدن مسلمانان به یارانش میگفت:پادشاهان زمین که وارثان مُلک کسرا و قیصرند آمدند و از پیامبر به تمسخر میپرسید:آیا امروز از آسمان با تو سخنی گفته نشده؟ [۱۲]
انسابالاشراف، ج۱، ص۱۴۹.
وی همچنین کودکان و غلامان را به آزار پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و دشنام دادن به او وامیداشت. بر پایه گزارشی، روزی او و دیگر همدستانش شتری را کشته بودند و چون پیامبر را در حال نماز دیدند، شکمبه آن را بیرون آورده، به غلامیدادند تا بر دوش پیامبر بنهد و او درحالیکه پیامبر در سجده بود محتویات شکمبه را بر شانه حضرت خالی کرد. [۱۳]
تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۴.
۴ - وفاتدر چگونگی مرگ وی آرای گوناگونی است که همگی حاکی از هلاکت او با عذاب الهی است. بنا به نقلی، به اشاره جبرئیل ، به خوره و استسقاء مبتلا شد و مرد. [۱۴]
جامعالبیان، مج۸، ج۱۴، ص۹۴۹۵.
[۱۵]
انسابالاشراف، ج۱، ص۱۴۹.
[۱۶]
تفسیر قمی، ج۱، ص۴۰۹.
۵ - اسود در شأن نزول۵.۱ - آیه اول۱. «و لاَتُطِع کُلَّ حَلاّف مَهین • هَمَّاز مَشَّاء بِنَمِیم• مَنّاع لِلخَیرِ مُعتَد اَثِیم= و هر بسیار سوگند خورنده خوار و بیارزش را فرمان مبر . عیبجویی که برای سخنچینی آمد و شد میکند. . بازدارنده نیکی، از حد درگذرنده، گنه پیشه.» مجاهد ، مقصود از «حَلاّف مَهین» را اسود دانسته است. [۱۸]
مجمعالبیان، ج۱۰، ص۵۰۱.
برخی نیز «مَنّاع لِلخَیرِ» را اشاره به او دانستهاند. [۱۹]
التفسیر الکبیر، ج۱۰، ص۶۰۴.
[۲۰]
تفسیر مبهماتالقرآن، ج۲، ص۶۳۹.
۵.۲ - آیه دومگفتهاند:گروهی از جمله اسودبنعبدیغوث نزد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) آمدند و از روی تمسخر گفتند:کاش با تو فرشتهای بود که دیده میشد و درباره تو با مردم سخن میگفت که آیه ۸ سوره انعام در پاسخ آنان نازل شد :«وقَالُوا لَولاَ اُنزِلَ عَلَیهِ مَلَکٌ ولَو اَنزَلنَا مَلَکًالَقُضِیَ الاَمرُ ثُمَّ لاَیُنظَرُون= گفتند:چرا فرشتهای بر او فرو فرستاده نشد؟ و اگر فرشتهای میفرستادیم، همانا کار تمام میشد (=هلاک میشدند) و دیگر مهلت نمییافتند». ۵.۳ - آیه سومهمچنین آیه ۹۵ حجر درباره اسودبنعبدیغوث و دیگر سران قریش نازل شده که همواره پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را مسخره میکردند [۲۴]
تفسیر قمی، ج۱، ص۴۰۸.
[۲۵]
جامعالبیان، مج۸، ج۱۴، ص۹۴.
[۲۶]
مجمعالبیان، ج۵، ص۵۳۳.
:«اِنّا کَفَینکَ المُستَهزِءین= ما < ( [[شرّ]] ) استهزاکنندگان را از تو باز داشتیم.۵.۴ - آیه چهارمگروهی از اشراف قریش نزد ابوطالب رفته، از او خواستند تا محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را از بدگویی بتان بازدارد. وی پیامبر را طلبید و خواستههای آنان را بیان کرد. حضرت گفت:میخواهم «لا اله إلاّ اللّه» بگویند. گفتند:یا محمد! چیزی دیگر بخواه. حضرت فرمود:حتی اگر خورشید را در دستم قرار دهید، خواسته دیگری ندارم. مشرکان که اسود نیز با آنان بود، پس از شنیدن این سخن با ناراحتی مجلس را ترک کردند و آیه ۶ سوره ص نازل گردید [۲۸]
جامعالبیان، مج۱۲، ج۲۳، ص۱۵۲.
[۲۹]
مجمعالبیان، ج۸، ص۷۲۵.
:«وانطَلَقَ المَلأُ مِنهُم اَنِ امشُوا واصبِرُوا عَلی ءَالِهَتِکُم اِنّ هَذا لَشیءٌ یُرَادُ= ومهترانشان (= سران قریش) به راه افتادند (و به یکدیگر گفتند) که بروید و برخدایان خویش شکیبا باشید. این چیزی است که خواستهاند (شما را گمراهکنند)».۵.۵ - آیه پنجماز ابنعباس نقل است که آیه ۶۴ سوره زمر در شأن گروهی که اسودبنعبد یغوث نیز از آنان بوده، نازل شده است [۳۱]
مجمعالبیان، ج۱۰، ص۸۴۰.
:«قُل اَفغَیر اللّهِ تَأمُرُونِّی اَعبدُ اَیُّها الجَهِلُون= بگو:ای نادانان! آیا مرا میفرمایید که جز خدای را بپرستم».۵.۶ - آیه ششمبلنسی از ابنفطیس روایت کرده که اخنسبنشریق از اسود پرسید:آیا خداوند سخنان ما را در خلوتها میشنود؟ او گفت:آنچه بر زبان جاری کنیم، میشنود. امّا آنچه در ضمیر ماست نمیشنود که آیه ۸۰ سوره زخرف در این باره نازلشد [۳۳]
مبهمات القرآن، ج۲، ص۴۷۳.
:«اَمیَحسَبونَ اَنّا لا نَسمَعُ سِرَّهُم ونَجوهُم بَلی ورُسُلُنا لَدَیهِم یَکتُبون= یا مگر میپندارند که ما اندیشه نهانی و رازگویی آنان با یکدیگر را نمیشنویم؟ چرا (میشنویم) و فرستادگان ما (=فرشتگان نویسنده اعمال) نزد آنها مینویسند».۵.۷ - آیه هفتمبنا به روایت ضحّاک از ابنعباس، گروهی از قریش از جمله اسود نزد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) آمده، از او خواستند تا ماه را دو نیمه کند. نیمی از آن را بر کوه ابوقبیس و نیمی دیگر را بر قعیقعان قرار دهد، تا ایمان آورند که آیات ۱۲ سوره قمر در شأن آنان نازل شد [۳۵]
البدایة و النهایه، ج۳، ص۹۶.
:«اقتَربَتِ السَّاعةُ و انشَقَّ القَمَرُ • و اِن یَرَوا ءَایَةً یُعرِضُوا و یَقُولُوا سِحرٌ مُستَمِرٌّ= رستاخیز نزدیک شد و ماه بشکافت و اگر نشانهای (= معجزهای) ببینند، روی بگردانند و گویند:این جادویی نیرومند است».۵.۸ - آیه هشتمبنا به روایتی از ابنعباس ، مقصود از مجرمان در آیه ۲۹ سوره مطفّفین :«اِنّ الَّذِینَ اَجَرمُوا کَانُوا مِنَ الَّذِینَ ءَامَنُوا یَضحَکون»، گروهی از سران مشرک از جمله اسود هستند که از روی استهزا به مؤمنان میخندیدند. [۳۸]
تفسیر قرطبی، ج۱۹، ص۱۷۵.
۵.۹ - آیه نهماز ابنعباس نقل است که منظور از انسان در آیه ۲ سوره عصر :«اِنّ الاِنسنَ لَفِی خُسر»، گروهی از مشرکان از جمله اسود است، هرچند مقصود از انسان جنس آن است و همه مردم را دربر میگیرد. [۴۰]
تفسیر قرطبی، ج۲۰ ص۱۲۳.
۵.۱۰ - آیه دهمبه گفته طبرسی گروهی از بزرگان قریش از جمله اسود نزد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) آمده، به او گفتند:یکسال تو خدایان ما را بپرست. ما نیز یک سال خدای تو را میپرستیم. در پی این گفتوگو، سوره کافرون در شأن این گروه نازل شد [۴۱]
مجمعالبیان، ج۱۰، ص۸۴۰.
[۴۲]
تفسیر بغوی، ج۴، ص۵۰۵.
:«قُل یاَیُّهَا الکفِرون • لا اَعبُدُ ما تَعبُدون • ولا اَنتُم عبِدونَ ما اَعبُد • ولا اَنا عابِدٌ ما عَبَدتُم • ولا اَنتُم عبِدونَ ما اَعبُد • لَکُم دینُکُم ولِیَ دین».۶ - فهرست منابعانساب الاشراف; البداية و النهايه; تاريخ اليعقوبى; تفسير القمى; التفسير الكبير; تفسير مبهمات القرآن; جامعالبيان عن تأويل آى القرآن; الجامع لاحكام القرآن، قرطبى; جمهرة انساب العرب; الدرالمنثور فى التفسير بالمأثور; السيرة النبويه، ابنهشام; الطبقات الكبرى; مجمعالبيان فى تفسير القرآن; المحبر; معالم التنزيل فى التفسير و التأويل، بغوى; المعجم الكبير; المغازى; المنمق. ۷ - پانویس
۸ - منبعدائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «اسود بن عبد یغوث». |